سبکباران خرامیدند و رفتند
من آن غریبه ی دیروز آشنای امروز و فراموش شده ی فردایم در آشنایی امروز می نویسم تا در فراموشی فردا یادم کنی. برای سالها می نویسم ... افسوس که قصه ی مادر بزرگ درست بود... که همیشه یکی بود یکی نبود
در 3 سپتامبر2010، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان، روز قدس، بار دیگر شیعیان شهر کویته توسط ایادی استکبار به خون کشیده شدند. در محله های شیعه نشین این شهر این روزها، تابوت و صدای شیون مادران و پدران، تکرار درد آوری است که چشمها را به اشک می نشاند و گوشها را از صداهای دنیایی خالی می کند.
در جمع شهیدان این حادثه دردناک، که بعد از شب زنده داری های قدر، سال نو تقدیری خود را با رنگ سرخ قلم زدند، و بعد از اقامه نماز جمعه، در راهپیمایی روز جهانی قدس، بر سفره لایزال الهی نشستند و افطار با خون کردند، نام دو تن از عزیزان مجتمع خدیجه کبری (س) نیز قلم خورد. آواز استاد گرانقدر جلیل احمد امیری و دانش آموز نمونه پیش دانشگاهی قاری قرآن مصطفی محمدی به خون و خاطره نشست. شهادتتان مبارک و یادتان هماره باد.
کادر اداری مجتمع خدیجه کبری (س)